با من امشب چیزی ازرفتن نگو
نه نگو
ازاین سفر با من نگو
من به پایان میرسم ازکوچ تو
با مـن ازآغاز این مـردن نگو
کاش میشد لحظه ها را پس گرفت
کاش میشد از تو بود و تا تو بود
کاش میشد در تو گم شد از همه
کـاش مــیشد تا همیشه با توبود
به رسم شهر دلتنگم ، نگاهم را زیارت کن
نگاه پر نیازم را به چشمانت ، تو دعوت کن
تو گفتی اگر رفتم ، حلالم کن ، غمی دارم
برو ، باشد ولی من هم خدا و عالمی دارم
برو ، باشد ولی هر شب اگر دیدی بد اهنگ است
بدان من گریه می کردم از دنیا ، دلم تنگ است
من از دنیا گله مندم که از مهر تو کم دارم
ببین ، یک خواهشی دارم
مرا در خود کمی حل کن
نگو رفتم ، نگو رفتم خداحافظ
تو ای مهربان یار ، ای رفیق
دوستت دارم